با شهداي جهاد دانشگاهي؛ شهيد شيرزاد شريفي

به گزارش اخبار ايران من ، شيرزاد شريفي در سال 1344 در شهر لار در منطقه فارس متولد شد. وي پس از پايان دوره ابتدايي ، راهنمايي و دبيرستان ، در سال 1984 وارد دانشگاه شد تا در يك آزمون سراسري شركت كند.

مادر شهيد مي گويد: خبر درگذشت وي در قلبم به هم ريخت. از شنبه تا پنجشنبه ، همه از قتل او اطلاع داشتند و من هم نمي دانستم. گرچه او بيهوش بود ، اما روحم آماده بود تا روزي كه داستان در لار گسترش يافت ، فهميدم كه يك هفته زودتر ، اعدام او را در خواب ديده ام.

حتماً با پنجشنبه يا جمعه تماس گرفته است. هفته گذشته خبري نيست. دو سه روز صبر كردم و ديگر خبري نبود. دوباره زنگ زدم اما خبري نبود. او به تبريز زنگ زد.

من با بيمارستان ها و بنياد شهيد تماس گرفتم تا اينكه بنياد شهيد تبريز گفت شما با او رابطه داريد؟ گفتم من يكي از برادران او هستم. خانواده اش آنقدر عصباني هستند كه پشت تلفن گريه مي كند.

وي در “جزيره مينو” آبادان به مدت چهار ماه متوالي در دفاع از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، به طور مداوم عليه تروريستهاي بعثي جنگيد و نزد خانواده خود بازگشت.

وي پس از دريافت مدرك ديپلم به دليل علاقه به رشته خود وارد دانشگاه تبريز شد.

وي پس از پايان تحصيلات خود در دانشگاه توليد اسلحه ، داوطلب پيوستن به يك كنفرانس نظامي وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در تبريز شد و كار خود را با توليد همه سلاح هاي لازم در آينده آغاز كرد.

او از كار خود بسيار تحت تأثير قرار گرفت و مسئولين را با تلاش شبانه روزي شگفت زده كرد. او هميشه به عنوان يك مرد با شخصيت خوب قلمداد مي شد و به همين دليل مسئوليت تركيب جلسه به او داده شد.

وي در اين كنفرانس صنعتگر بسيار خوبي بود. يكي از مافوق وي گفت: “او واقعاً دعوا مي كند و از كار خسته نشده است. زمان هايي وجود داشت كه او به نمايندگي از برخي دوستانش كار مي كرد.

البته اين چنين بود كه وي با شركت در ساخت و سازها و زره پوش هاي لازم براي دفاع از اسلام ، به ويژه در مبارزه با صداميان ، كه اعتقادي به اسلام ندارند ، توانست پيرو دين خود در سنگرهاي علم و دانش باشد. با ترس و وحشيگري تروريست ها به جلو جنگ كنيد ، آنها در نيمه شب تاريك با خيانت رفتار كردند و با منفجر كردن بمب ، دشمني عميق و باستان خود را با اسلام و جنگجويان شجاع ابراز كردند.

همان شب بود كه خون شيرزاد و شيرزاد در وسط جلسه دانشگاه روي زمين ريخته شد.

انتهاي پيام