در اولين روز آغاز رسمي جنگ تحميلي شهيد خالد حيدري ، هواپيماي وي در عمليات انتقام مورد اصابت موشك قرار گرفت. سالها از پيكر شهيد خبري نبود و هيچكس از سرنوشت او اطلاع نداشت. وي در سال 1391 به ايران بازگشت تا اينكه پيكر شهيد در قبرستاني در شهر كوت و طي مراسمي پيدا شد. …
اولين خلبان شهيد دفاع مقدس چه كسي بود؟ https://moonnews.ir/اولين-خلبان-شهيد-دفاع-مقدس-چه-كسي-بود؟/ Thu, 23 Sep 2021 12:38:20 0000 هنري و فرهنگي https://moonnews.ir/اولين-خلبان-شهيد-دفاع-مقدس-چه-كسي-بود؟/ در اولين روز آغاز رسمي جنگ تحميلي شهيد خالد حيدري ، هواپيماي وي در عمليات انتقام مورد اصابت موشك قرار گرفت. سالها از پيكر شهيد خبري نبود و هيچكس از سرنوشت او اطلاع نداشت. وي در سال 1391 به ايران بازگشت تا اينكه پيكر شهيد در قبرستاني در شهر كوت و طي مراسمي پيدا شد. …
در اولين روز آغاز رسمي جنگ تحميلي شهيد خالد حيدري ، هواپيماي وي در عمليات انتقام مورد اصابت موشك قرار گرفت. سالها از پيكر شهيد خبري نبود و هيچكس از سرنوشت او اطلاع نداشت. وي در سال 1391 به ايران بازگشت تا اينكه پيكر شهيد در قبرستاني در شهر كوت و طي مراسمي پيدا شد. پيكر شهيد حيدري پس از يك مراسم بزرگ به مهاباد منتقل شد و در زادگاهش آرام گرفت.
به گزارش ماه نيوز ، روزنامه “جوان” در ادامه نوشت: شهيد حيدري زماني كه در خانه دختري دو ماهه داشت وارد جبهه شد. قطعاً ترك فرزند براي پدر سخت ترين كار دنياست ، اما شهيد 22 سپتامبر نمي تواند نسبت به آنچه در كشورش مي گذرد بي تفاوت بماند. در اولين روز جنگ تحميلي ، لباس رزم بر تن كرد و با دشمن متجاوز به جنگ رفت.
دختر شهيد آن روزها آنقدر كوچك بود كه هيچ خاطره اي از پدرش ندارد. اگرچه پدرش سالها در كنار او نبود ، اما مادر مانند دختري در كنار دخترش ماند و روزهاي قهرماني همسرش را توصيف كرد. مادر بارها از رفتن پدرش به جنگ به دخترش خبر داد و طلا حيدري مي دانست كه پدرش در چه شرايطي به ميدان جنگ رفته است.
“وقتي ما خبر حمله عراق را شنيديم ، من و پدر شما پشت ميز شام در خانه نشسته بوديم. او از پنجره اتاق به بيرون نگاه كرد و با عجله چمدان هايش را برداشت. تعطيلات بود ، اما او تعطيلات خود را لغو كرد و در آن زمان ، ما در سومين شكارگاه نوژه در همدان بوديم. “من اعتراض كردم و از پدر شما خواستم كه نزد ما بماند ، اما او من را متقاعد كرد و گفت:” من مي روم. ممكن است امكان بازگشت وجود نداشته باشد. برو پيش مادرم ، اينجا براي تو امن نيست. ‘
مادر به درخواست پدر ، تكه اي از موهاي دخترش را بريده و به او مي دهد و پدر موها را كنار عكس دخترش مي گذارد و مي رود. مطمئناً در آن روزهاي سخت ، آخرين چيزي كه شهيد حيدري بو كرد موهاي دخترش بود و آخرين عكسي كه او ديد ، تصويري از فرزند دردناكش بود. اين خلبان شجاع مشتاق بازگشت به خانه و در آغوش گرفتن پسرش بود ، اما او ماموريت حفاظت از وطن را بر هر چيزي در اولويت قرار داد و خود را وقف دفاع از كشور خود كرد.
م theثر بودن نيروي هوايي ايران را با بمباران دو پايگاه هوايي عراق در 22 سپتامبر 1959 ، در ساعت 14 بعد از ظهر نشان دهيد. اين كار به استراتژيست هاي آنها انجام شد. به خلبانان حتي دستور انجام اين مأموريت داده نشد و آنها داوطلبانه مسئوليت اين امر جدي را بر عهده گرفتند.
شهيد خالد حيدري با اينكه از خلبانان برجسته اهل سنت بود ، اما ارادت زيادي به اهل بيت عليهم السلام به ويژه امام حسين (ع) و امام رضا (ع) داشت. دوستانش او را به خاطر صداقت و ميهن پرستي مي شناسند. دوستانش توضيح مي دهند كه در روز شهادتش ، خالد با كابين خود در مقابل شهيد صالحي به آسمان پرواز كرد و ماموريت او بمباران پايگاه هوايي كوت در العمره ، مركز استان ماسون عراق بود. هواپيماي شهيدان خالد حيدري و صالحي فرود آمدند تا توسط رادار دشمن نشان داده نشوند و با كابل هاي برق برخورد كرده و با سرعت زياد به رودخانه دجله برخورد كرد و به همراه همرزمانش محمد صالحي به شهادت رسيد.
انتهاي پيام