شهيدي، شجريان و سايه؛ داستان يك عمر رفاقت و احترام

اطلاعات جامع تخصصي ويلاهاي ايران و جهان را از اين مرجع دنبال كنيد.

شهيدي، شجريان و سايه؛ داستان يك عمر رفاقت و احترام

۲۴ بازديد

عبدالوهاب شهيدي ، هنرمندي كه سالهاست از فعاليت حرفه اي نام وي شنيده نمي شود ، اما در بين اهالي موسيقي نامي شناخته شده است. هنرمندي كه محمدرضا شجريان او را “اعتبار موسيقي ايراني” مي خواند و هوشنگ ابتهاج درباره او گفت: “من با آقاي شهيدي كاري ندارم”. به گزارش ماه نيوز ، عبدالوهاب ، …

شهيدي، شجريان و سايه؛ داستان يك عمر رفاقت و احترام https://moonnews.ir/شهيدي،-شجريان-و-سايه؛-داستان-يك-عمر-رفا/ ماه نيوز Mon, 10 May 2021 21:00:38 0000 هنري و فرهنگي https://moonnews.ir/شهيدي،-شجريان-و-سايه؛-داستان-يك-عمر-رفا/ عبدالوهاب شهيدي ، هنرمندي كه سالهاست از فعاليت حرفه اي نام وي شنيده نمي شود ، اما در بين اهالي موسيقي نامي شناخته شده است. هنرمندي كه محمدرضا شجريان او را “اعتبار موسيقي ايراني” مي خواند و هوشنگ ابتهاج درباره او گفت: “من با آقاي شهيدي كاري ندارم”. به گزارش ماه نيوز ، عبدالوهاب ، …

عبدالوهاب شهيدي ، هنرمندي كه سالهاست از فعاليت حرفه اي نام وي شنيده نمي شود ، اما در بين اهالي موسيقي نامي شناخته شده است. هنرمندي كه محمدرضا شجريان او را “اعتبار موسيقي ايراني” مي خواند و هوشنگ ابتهاج درباره او گفت: “من با آقاي شهيدي كاري ندارم”.

به گزارش ماه نيوز ، عبدالوهاب ، خواننده ، موسيقيدان و خالق تصنيف زنده مانده “زندگي” با اطلاعات “اين نگاهي گرم به نگاهت است …” صبح روز دوشنبه (10 مه) در سن 99 سالگي و خداحافظي از دنياي تجارت براي هميشه. با بعضي ديگر از دوستانش مثل مرحوم محمد رضا شجريان بود و مي رفت.

شهيدي متولد 1301 در اصفهان ، “مائمه” خواننده ، آهنگساز ، ترانه سرا و نوازنده به سبك سنتي ايراني بود. وي آغاز فعاليت هنري خود را در اوايل دهه 1320 از طريق آواز ، سنتور و صدا با اسماعيل مهرتاش آموخت. شهيدي البته علاوه بر خوانندگي و آهنگسازي ، به عنوان نوازنده بي نظير عود نيز شناخته مي شد. هنرمندي كه سابقه همكاري با استاداني چون جليل شهناز ، فرمرز پيور ، علي اصغر بهاري ، حسين تهراني ، رحمت الله بديعي ، حسن ناهيد و محمد اسماعيلي را در كارنامه خود ارائه داده است.

زنده باد عبدالوهاب شهيدي

وي پس از ورود به صنعت موسيقي در اوايل دهه 1920 ، از فعاليتهاي حرفه اي خود در سالهاي پس از انقلاب فاصله گرفت. شهيدي در مصاحبه با روزنامه اي در سال 1997 ، “پس از انقلاب ، من نه مجري داشتم و نه نوار كاست.” البته ، در اوايل انقلاب ، موسيقي براي مدتي ممنوع شد و هيچ كاري انجام نشد ، اما من نمي خواستم. خانه دار شدم. “

با وجود همه اينها ، شهيدي به عنوان يك هنرمند معتقد بود كه “اثري صادقانه هميشه ديده مي شود” ، و سالها ساز خود را مي نواخت. وي در مورد ارتباطش با عود گفت: “وقتي من عود را انتخاب كردم و آن را نواختم ، واقعاً يك مكالمه بين من و عود بود.”

زنده ياد محمدرضا شجريان نيز به اين پيوند عميق شهادت با موسيقي اعتقاد داشت. شازريان شهادت را يك شخصيت نجيب و انساني در موسيقي خواند و گفت: “هر كجا كه شهيد بود بالاترين درجه هنر را داشت ؛ چه در جشنواره هاي هنري ، چه در گل ها و چه در محافل هنري ديگر.” من هميشه پشت اين بزرگم پنهان مي شدم و هميشه كه من مي توانم ياد بگيرم كه رفتار هنري بايد چگونه باشد. “

بازماندگان عبدالوهاب شهيدي ، محمدرضا شازريان و هوشنگ ظريف

شهيديان كه به مناسبت يادبود شهيد سخنان خود را بيان كرد ، همچنين به دوستي وي با هوشنگ ابتهاج اشاره كرد و گفت: ما بارها در مورد اين بزرگمرد با چايا صحبت كرده ايم و چايا هميشه با احترام از او ياد مي كند. احترام بين ما به حدي بود كه هيچ كس متوجه نشد ، اما وجود دارد و هنوز هم وجود دارد. من از وقتي در راديو بودم هميشه با آنها بودم و مخصوصاً آقاي ساي به آنجا آمدند و برنامه اي از گلهاي تازه و گلچين هاي هفته را تهيه كردند و خاطرات زيادي از آن دوران در كنار هم هستند. با محمدرضا لطفي و گروه شيدا ، اركستر گلها ، آقاي فرهاد فخرالديني و ساير گروه ها ، كه من حق بزرگي بر گردن آنها دارم ، با پروفسور پيوار كه آقاي شهيدي با آنها بود. برنامه هايي با راديو يا كنسرت. »

هوشنگ ابتهاج در توصيف زندگي يك شهيد گفت: من چيزي ندارم كه شايسته آقاي شهيدي باشد. قبل از اينكه فرصتي پيدا كنم كه با يك شهيد ملاقات كنم ، با صداي او آشنا شدم و عاشق صداي او شدم ، خصوصاً برنامه داغستان كه از زبان لري بود و اجراهاي زيادي داشت. آقاي شهيدي هميشه تصويري از هنرمندي است كه آرزو داشته ام. مردي خويشتندار و مطامع. او به من اميد داد كه مي توان هنر ناب بود ، فردي فروتن و مهربان بود و كار هنري را به درستي انجام داد. “بيشتر مي توان در غرور يك شهيد گفت.”

خاطرات عبدالوهاب شهيدي و هوشنگ ابتهاج

اما شهيدي علاقه اي به مرور خاطرات خود با شازريان و هوشنگ ابتهاج نداشت. انگار شيريني آن خاطرات روي شانه هايش سنگيني مي كرد. وي گفت: “من و آقاي شازريان سالهاست كه با هم هستيم.” يكي از خاطرات من با او سفر وي به مشهد در حضور شري سايه در صمدي خيام است. من خاطرات زيادي از آن سالها دارم. “اين خاطرات براي من خيلي قوي هستند ، اما نمي توانم بگويم چون براي من خيلي سنگين است.”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.